رقم کاهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قم کاهنده، نقصان، استهلاک، هزینۀ استهلاک، تنزل، کاهش برش، قاچ کسر، تخفیف کسری، کمفروشی تمامراه را نرفتن کمیابی غرامت، جریمه نشت، خروجی آبرفتن، کوتا
رسم شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام شدن، سنت شدن، سابقه شدن ریشه گرفتن، نهادینه شدن، معمول بودن، تداولداشتن، رایج بودن
رحم کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ن، تحمل کردن، ابقاکردن، مدارا کردن، ملاحظه کردن، سخت نگرفتن
گرم کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رم کردن، آفتاب دادن، تابیدن، خشک کردن، کباب کردن، پختن ذوبکردن، مایع کردن گداختن، سرخکردن، داغ کردن، تفته کردن، تفت دادن، برشته کردن جوشاندن
کشاورزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رزی، زراعت، فلاحی، فلاحت، کشت، زرع، مزرعهداری، بهزراعی، اصلاح نژاد باغداری، درختکاری، جنگلداری، باغبانی، گلکاری، مرتعداری، چایکاری دیمکاری، د
نوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ی، قسم، جور، گونه، رقم، قلم، قماش، تایپ، سنخ، جنس، گروه ∊ نوع انسان انواع، اقسام، اقلام، اجناس طور ◄ حالت
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی