پافرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد زانو، ران، ساق پا، کف پا، پاشنه، شست، انگشت پا، ناخن پا، قوزک، مچ، کشالۀ ران سُم، مژک رهگذر، عابر ◄ پیاده، فرد پیاده پیاده‌رو گام، قدم ◄ خرام، رقص،
گوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ت قرمز، گوشتسفید، راسته، فیله، سردست، ماهیچه، ران گوشتگوسفند، گوساله، گاو مرغ، ران، سینه، بال، پا احشا، امعاواحشا، آلایش، دل وقلوه، جگر کله‌پاچه، بن
افزایشسرمایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رمایه، انباشت، نفع، منفعت، استفاده، پس‌انداز، صرفه‌جویی انباشت، تکاثر، ثروت‌اندوزی، سرمایه‌گذاری، سپرده‌گذاری، گردآوری (انباشت) استثمار، بهر
غنایمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی نایم، غنیمت، غنایم جنگی، غلام، کنیز، برده نفت، ثروت ملی یغما، تاراج، باج، خراج، باج سبیل، پول زور جنسِ‌دزدی، قاچاقی، قاچاق، کالای ممنوع رانت
متکبر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ودن، مغرور بودن، باد به (تویِ، در، زیر) غبغب (گلو، آستین،...) انداختن، باد داشتن، باد درسر داشتن، باد کردن، از دماغ فیل افتادن، خدا رابنده ن
