چیز ثابتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر رامگاه، اثاثه، قید، بنا، نهاد، بنیاد، شالوده، رُکن، اساس، پایه، بُن، ریشه، ستون، عمود، قانون، قاعده
هرازگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان رازگاه، گاهبیگاه، بعضیوقتها، گاهگدار، وقتوبیوقت، بهندرت نامنظم، بریده بریده، بهطور پراکنده، ناآرام، پرتکان، پُرافتوخیز، پُرجَستوخیز، مثل اسف