دیوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مه، کتاب شعر، دیوان شعر، کلیات، مثنوی، جُنگ ادبی، گزیدۀ اشعار، تذکره، مقامات نشر، نگارش مجموعه، مجلدات، آثار، منتخبات
دیوان داوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] دیوان داوری، مسند داوری، قوۀقضاییه دیوان داوری بینالمللی لاهه
دیوانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال یوانگی، عقلباختگی، سفاهت، شوریدگی▼، ناخوشی دماغی▼، جنون▼ عشق سفاهت، حماقت روانکاوی، روانشناسی رواندرمانی، درمان دیوانهبازی فرد دیوانه ◄
دیوانه بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال وانه بودن، جنون داشتن، خلبودن، وسواس داشتن، وسواسی بودن، سفیه بودن، احمق بودن آسمانرا سیر کردن، بالاخانهرا اجاره دادن
دیوانه شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال شدن، عقل خودرا ازدستدادن، بیخود شدن، ازخود بیخود شدن، عصبانی شدن آشفتن، پریشان شدن، بههیجان آمدن، ازجا دررفتن خشم گرفتن، غضب کردن، عصبانی
دیوانه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ه کردن، تهییج کردن، عصبانی کردن، دست انداختن امانکسی را بریدن، بیطاقت و مستأصل کردن
دیوان داوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] دیوان داوری، مسند داوری، قوۀقضاییه دیوان داوری بینالمللی لاهه
دیوانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال یوانگی، عقلباختگی، سفاهت، شوریدگی▼، ناخوشی دماغی▼، جنون▼ عشق سفاهت، حماقت روانکاوی، روانشناسی رواندرمانی، درمان دیوانهبازی فرد دیوانه ◄
دیوانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دیوانه، مجنون، خُل، روانی دیوانۀ زنجیری بیمار روانی مجانین [صورت صفتی◄] مجنون
دادگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دیوان عالیتمیز، دیوان عالی کشور، دیوان عالی کیفر، دادگاه نظامی، دادگاه صحرایی، دادگاهانقلاب، دادگاه شهرستان، محکمه بدایت، دادگاه پژوهشی، محکمۀ ا
تیمارستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ان، دیوانهخانه، بیمارستان روانی، دارالمجانین، کلینیک روانی، بیمارستان