دیوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد وار، حصار▼، کمربند، حلقه، قاب، چارچوب، ظرف دیواره، جدار سد، مانع، حائل▼ صندوق، جعبه لفاف، مواد بستهبندی حریم، محوطه، محل، منطقه، ملک، قطعۀ زمین طرح
دیوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه مه، کتاب شعر، دیوان شعر، کلیات، مثنوی، جُنگ ادبی، گزیدۀ اشعار، تذکره، مقامات نشر، نگارش مجموعه، مجلدات، آثار، منتخبات
دشوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) خت، مشکل، ناراحت، پرزحمت، پردردسر، دستگیر، شاق، صعب، صعبالعبور، سهمگین صعبالوصول، صعبالحصول، دستنیافتنی بغرنج، غامض، پیچیده
دیوان داوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] دیوان داوری، مسند داوری، قوۀقضاییه دیوان داوری بینالمللی لاهه
مانع شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ممانعت کردن، سنگانداختن، مداخله کردن، چوب لای چرخ کسی یا کاری گذاشتن، آچمز کردن، گیر دادن، پیلهکردن مسدود کردن، مانع فراهم کردن
سرزدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی لۀ رحم بهجاآوردن، دیدن کردن، عیادت کردن، احوال گرفتن، بر (به) بالین کسی رفتن، دیدار کردن
بخاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ق، کرسی، هیتر، سماور، کتری، دیگ، رادیاتور، شعلهپخشکن پتوبرقی، کیسۀ آبگرم آبگرمکن، سونا، جکوزی گرمخانه، گلخانه ◄ باغ آشپزخانه، پختوپز، منقل، ک
رسوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، بیآبرو (بدنام،سرافکنده ...) کردن، مفتضح کردن، کوس (طبل) رسوایی کسی را زدن، استهزا کردن، تحقیر کردن افترا زدن، بدگویی کردن، تهمت زدن، بد
دیوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد وار، حصار▼، کمربند، حلقه، قاب، چارچوب، ظرف دیواره، جدار سد، مانع، حائل▼ صندوق، جعبه لفاف، مواد بستهبندی حریم، محوطه، محل، منطقه، ملک، قطعۀ زمین طرح