دینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ذهب▼، آیین، کیش، مسلک، شریعت، شرع، ایمان، باور، دیانت، تقوا آیین باستانی، بتپرستی دین اهل کتاب، توحید تصوف، صوفیگری، عرفان تدیّن، دینداری، پرستش نظ
اصول دینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ن، توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد معاد: آخرت، رستاخیز، قیامت، محشر، رستخیز، یومالدین، روز جزا، روز حساب، روزبازخواست، روز قیامت، آخرالزمان، عُقبا، ع
دیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] دیر، گذشته، کار ازکارگذشته بهتأخیرافتاده، معوق، معلق، بلاتکلیف، پادرهوا، مسکوت، متوقف، متوقفشده بدموقع، بیگاه، نابههنگام دیرآینده، کند، سست، ک
دیر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ل] دیر بودن، کار ازکار گذشتن دیر آمدن، تاخیر داشتن، تاخیر کردن، دیرکردن، دست بهدست کردن، جا ماندن دیرکردن، تأنی بهخرج دادن، استخاره کردن، درنگ کرد
دیگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ه، دیگ مسی، قابلمه، ماهیتابه، تفلون، کاسرول، پاتیل سماور، کتری، قوری، پیرکس، قوری برقی، قهوهدمکن، قهوهجوش، فلاسک آبجوش بخاری بخارپز، پلوپز، ت
دینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ذهب▼، آیین، کیش، مسلک، شریعت، شرع، ایمان، باور، دیانت، تقوا آیین باستانی، بتپرستی دین اهل کتاب، توحید تصوف، صوفیگری، عرفان تدیّن، دینداری، پرستش نظ
غیرقابلپرداختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رقابلپرداخت، فاقد دین، رایگان، نخواسته، غیرمنتظره، نامناسب، توصیه نشده
مراسم ابداع کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ابداع کردن، دین جدید آوردن، بدعت آوردن (گذاشتن)، بدعت کردن
بدهکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هکاری، بدهی، دین، قرض، قرضوقوله، وام، استقراض صورتحساب برات، چک، سفته، اوراق بهادار ◄ سند مالکیت قوزبالاقوز
الهیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب اهیات، حکمت الهی، علم دین، علوم دینی، معقول و منقول، اصول دین، اسکولاستیسم، اسلامشناسی احکام شریعت (شرع)، فقه، قانون شرع