[قید] قبلاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] قبلاً، درگذشته، سابق‌براین، سابقاً دیروز، دیشب، پریروز، پریشب، پارسال، دی‌سال، درسال‌گذشته، پیرارسال، پیارسال، پس‌پیرارسال، پس‌پریروز، پس‌پریشب، ه
گدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص دی، دریوزه‌گر، فقیر، عاجز، ناچار، مفلس، ندار، تهیدست، نیازمند، عور، بی‌نوا قرض کننده، مقروض، وامدار، آس‌وپاس، شخص بدهکار انگل، طفیلی
گدایی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ردن، دست دراز کردن، سائلبودن، دریوزه کردن، چنگ‌زدن، آویزان شدن
گدامسلکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی گداطبع، گداگرسنه، گرسنه، ژنده‌پوش، دریوزه‌گر، گداگدوری، گداگشنه
فقرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، بینوایی، ناداری، تنگدستی، احتیاج، نیازمندی، مضیقه، افلاس، تنگ‌روزی، افتادگی، درماندگی، فلاکت، نداری، هیچی، عسرت، مسکنت گدایی، دریوزه، پرسه
