کمککارصحنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نه، تکنیسین، برقکار، گریمور، چهرهپرداز، منشی صحنه، مسئول جلوههای ویژه، متصدی لباس انیماتور دکوراتور، طراح صحنه، صحنه
آرایشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی شی، تزیینی، دکوراتیو، تجملی، لوکس، تفننی، پرکار، استادانه، آرایشگر زائد، تشریفاتی (رسمی)
نقاشیشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نقاشیشده، گرافیک، دکوراتیو، دارای نقشونگار، مزیّن هُنری