کسبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، دکاندار، مغازهدار، بنگاهی، بقال، نانوا، خباز، عطار، بزاز، آهنگر، صنعتگر صاحب نمایشگاه، صاحب فروشگاه آسیابان، آشپز، اوراقچی، سمسار، امانت
تالارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، سرسرا، دالان، هال، تالار ورودی، سردر، راهرو، لابی، کریدور بهارخواب، بالکن، ایوان، تراس، ایوانک، ایوانگاه، رواق، راه ورودی، آستانه راهرو سرپوش
آغاز کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم آغاز کردن، شروع کردن، آغازیدن، عزیمت کردن، رهسپار شدن در دستگرفتن، عهدهدار شدن دکان بازکردن، بساط پهن کردن، فروختن بابچیزی را گشودن، بهچیزی افتادن،
گذرگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، راه، رد[معبر]، جاده، راه عبور، دالان، کریدور، کانال، مجرا، آبراه گذرگاه زیرزمینی
تجارت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تجارت کردن، دادوستد کردن، معامله کردن، مبادله کردن اشتغالداشتن دکان زدن، بنیاد نهادن خریدن، فروختن