دوروییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تزویر، مکاری، ریاکاری، سالوس، نیرنگ، حیله، مکر، کَلَک، ریا، نامردی، خیانت، فریب فخرفروشی کلاهبرداری، نفاق زهدفروشی، تظاهر، تشریفات
دلسوزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی وزی، رقت، ترحم، تأسف، نیکخواهی، دلنازکی، آسانگیری، سمپاتی عفو استرحام ◄ پوزش خواستن، دلجویی جلب ترحم، ننهمنغریبم درآوردن
دلجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات یی، استمالت، جلب رضایت، تحبیب، تسکین خاطر، جبران مافات، طلب عفو، طلب بخشایش، استرحام عذرخواهی، پوزش، معذرت، معذرتخواهی، اعتذار، استغفار جبران،
دلجوییکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات جوییکننده، توبه کرده، معذرتخواه، عذرخواهیکننده، پاککننده، جبرانکننده، برقرارکننده
دلجویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] دلجویی کردن، جبران کردن، خسارتپرداختن عذرخواهی کردن، معذرت خواستن، پوزش خواستن (طلبیدن)، رضایت طرف را جلب کردن فرونشاندن، صلح کردن، اعاده کردن
همبستگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه همبستگی، ارتباط دوگانه یامتقابل، دوسوپیوستگی، مناسبات مشترک (دوطرفه) دیگری، همدیگر وابستگی، رابطه همسازی، تقارن تاروپود، بافت متقاطع مبادله، تغییر
دوگانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد دوگانه، دوتایی، دولا، دودویی، دوقلو مشرک، زندیق، دوتاپرست توأم دوم، ثانی، جفت، تالی دوطرفه، دووجهی سایدبایساید دوزیستان دوبرابر متقارن
تقارنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل قارن، قرینگی، تناسب، همسازی، سازواری، موازنه دوسوپیوستگی، همبستگی ترتیب، تعادل، بهقاعدگی انطباق، همنهشتی، تساوی، برابری همانندی، تجانس، همگنی توازی
نادرستی اخلاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ستی اخلاقی، فقدان خلوص، کتمان بهانه ایهام، دررفتن، دورویی چاپلوسی تجسم غیرواقعی فسق، شرارت