تطهیر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی هیر کردن دود دادن، بخور دادن، سوزاندن، اسفند دود کردن ختنه کردن، سنت کردن غبارروبی کردن
خرافاتیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال تیبودن، دست بهچوب زدن، اسفند دود کردن، تخممرغ شکستن
بو کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی بو کردن، بو کشیدن، بوییدن، نفسکشیدن کشف کردن بو دادن، اسپند دود کردن، دود دادن
حفظ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] حفظ کردن، سالم نگهداشتن، نگهداشتن ترشی گذاشتن، دود دادن، دودیکردن، نمک زدن، نمکسود کردن، مومیایی کردن، خشکاندن، اخته کردن