داروی محرّکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام وی محرّک، محرک مواد نیروزا، مواد دوپینگ، مادۀ تقویت کننده مادۀ محرک، نشادر، کوکائین کاتالیست، کاتالیزگر
داروی محرک (تیزکنندۀ حواسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت وی محرک (تیزکنندۀ حواس، نیروزا) داروی محرّک، نیروبخش
داروی بیهوشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی یهوشی، بیحسی، موضعی، عمومی، مواد مخدر، مادۀ خوابآور کلروفرم، اتر، مورفین تعدیلکننده
زیرزمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام هشتی، سرداب، سردابه، آبانبار، قنات، کاریز، تونل سنگر، پناهگاه، پناهگاه زیرزمینی پستو، انباری، انبار تأسیسات، فاضلاب، محل فاضلاب دخمه، سیاهچال،
اندام داخلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، احشا، امعاواحشا، اندرونه، اعضای حیاتی، دل، قلب، شکم، معده، شش، جگر، قلوه، کلیه، مثانه، آبگاه دستگاه گوارش: دهان، مری، معده، بابالمعده، کیسۀ صفرا
خونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ول قرمز، گلبولسفید، پلاکت، سرم، پلاسما، هموگلوبین ارهاش، گروه خون خونریزی دستگاه گردش خون: قلب، دل، خون، دهلیز، بطن، دریچه آئورت، رگ، ورید، ع
داروی محرک (تیزکنندۀ حواسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت وی محرک (تیزکنندۀ حواس، نیروزا) داروی محرّک، نیروبخش
تقویتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وی محرک، نیروزا، داروی تقویتی، شربت نیروبخش، تونیک، داروی مقوی، معجون، نشاطآور، مفرح، حیاتبخش، شفابخش، ویتامین، ویتامین ث، اسیدآسکوربیک دوپ