درخدمت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دمت بودن، خدمت کردن پرستاری کردن، تیمار کردن، درمان کردن مادری کردن غذادردهان گذاشتن، غذا دادن
آفرینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات آفرین، احسنت، بارکالله، ایوالله، مریزاد، دست مریزاد، مرحبا، دمت گرم، دستخوش، ماشاءالله هورا، خوشا، ناز دهن ِ(نطق، نَفَس) کسی، براوو، باغت آبا
تقوافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب داترسی، دینداری، تدیّن، پرهیزگاری، مسلمانی، اخلاص، وارستگی، رهایی ازتعلقات دنیوی، بیاعتنایی، تسلیم، مردانگی حرمت نگهداشتن، احترام، رعایت، خداپرستی،
وحدتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد دت، یگانگی، یکتایی، وحدانیت، احدیت، مطلقیت، سادگی پیوستگی، ائتلاف، اتحاد، یکپارچگی، همکاری، اتفاق، اتفاق قول، اتفاق نظر، هماهنگی، همبستگی، کل یکتایی،
حینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان دت، عرض، اوان، پاس، طی، موقع، هنگام، ایام، اوقات درنگ همزمانی، معاصر بودن