دامنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ره، پهنه، بستر، مدار، حیطه، افق، ساحت، عرصه دسترس، رسایی، بُرد، کشش، طول میدان دید، پهنۀ دسترسی، میدان، عمق، دامنۀ عمل چشمانداز حریم، آستان فضا
دامنۀ عملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دامنه، فاصلۀحرکت، قابلیت مانور، میدان، جا، بازی (تکان خوردن قطعهای دریک دستگاه)، مدار، حیطه، پهنه
شادمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دمان، شاد، شادان، بهوجددرآمده، مسرور، مشعوف، خوش فیروز، فرخنده
عصبانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بناک، خشمناک، خشمگین، تند، متغیر، ترش، دژم، افسرده کجخلق، کمتحمل، بیصبر، آشفته، شوریده عصبی، عصبیمزاج، تندخو، آتشی، آتشی مزاج، آتشمز
دامنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ره، پهنه، بستر، مدار، حیطه، افق، ساحت، عرصه دسترس، رسایی، بُرد، کشش، طول میدان دید، پهنۀ دسترسی، میدان، عمق، دامنۀ عمل چشمانداز حریم، آستان فضا
دامنۀ عملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام دامنه، فاصلۀحرکت، قابلیت مانور، میدان، جا، بازی (تکان خوردن قطعهای دریک دستگاه)، مدار، حیطه، پهنه
فراگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، دامنهدار، پردامنه، بیمرز، سراسری، اپیدمیک، جهانی، جهانشمول، شامل، جامع، حاضر پراکنده، متفرق پهناور، عریض، عریضوطویل، وسیع هوادار