دفعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت م] دفع، صدور اخراج، حذف، طرد▼ گسیل، پرتوافشانی، تابش، نشر، انتشار، تشعشع رانش، بیرون گذاشتن انتقال دافعه تخلیه▼
دفاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاع، پاتک، مدافعه، پناه، پاس عقبنشینی یارگیری التجا مقاومت، انتفاضه، جنبش سیاسی، انقلاب
دفاع کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاع کردن، پاتک زدن، پاسبانیکردن، حفاظت کردن، حصار برافراشتن خندق کندن، حلقه زدن، احاطه کردن
خطوط دفاعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاعی، سنگر، خاکریز، خندق خط ماژینو، دیوار چین جانپناه
دفاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاع، پاتک، مدافعه، پناه، پاس عقبنشینی یارگیری التجا مقاومت، انتفاضه، جنبش سیاسی، انقلاب
دفاع کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاع کردن، پاتک زدن، پاسبانیکردن، حفاظت کردن، حصار برافراشتن خندق کندن، حلقه زدن، احاطه کردن
خطوط دفاعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دفاعی، سنگر، خاکریز، خندق خط ماژینو، دیوار چین جانپناه
دفتر حسابداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی سابداری، دفاتر قانونی، دفاترپلمبه، دفتر کل، دفتر روزنامه مدارکحسابداری▼ سیستم حسابداری، روش حسابداری، نرمافزار، اصول حسابداری▼ چرتکه، ماشین