رجعت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر رجعت کردن، مجدداً بهصورت(حالت) اول برگشتن، برگشتن، اقاله شدن، دوباره درمالکیت کسی قرار گرفتن رجعت دادن، رشته هارا پنبه کردن بهوضع اول برگرداندن ع
پارچۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افت، حوله، پارچۀ (کهنۀ)گردگیری، دستمال کاغذی، حولۀ صورت، تنظیف، تنزیب
چاپلوسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، تملق، خودشیرینی، خوشزبانی، مداهنه، مدح، دستمال بهدستی، فریب، دریوزه، کاسهلیسی، خوشرقصی، نوكری مجامله
چاپلوسی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات لوسی کردن، تملق گفتن، تملقکردن، مجیز دیگری را گفتن، دستمال یزدی انداختن (بهدست گرفتن)، هندوانه زیر بغلکسی گذاشتن، بادمجان دور قاب چیدن، نوکرصفت