دستگاه پخشصوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه پخشصوت، ضبطصوت، گرامافون، گردانندۀ دیسک فشرده آلارم، آژیر، سایرسازها▼ استریو، اکو، اکولایزر کاست، نوار، صفحه، دیسک (لوح) فشرده، سیدی، کارتر
دستگاه نوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ابزار نوری، شیشه، عدسی▼، ذرهبین، عینک، دوربین عکاسی، دوربین▼، میکروسکوپ▼، تلسکوپ، دوربیننجومی، پروژکتور، استروبوسکوپ، آپارات، پریسم، پریسکوپ، آ
دادگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دیوان عالیتمیز، دیوان عالی کشور، دیوان عالی کیفر، دادگاه نظامی، دادگاه صحرایی، دادگاهانقلاب، دادگاه شهرستان، محکمه بدایت، دادگاه پژوهشی، محکمۀ ا
رأی دادگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اه، احکام، رأی، نتیجه، تشخیص قاضی، تصمیم، حُکم قضاوت ترک اختلاف با دخالت قاضی، سازش
عاملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه دستگاه، اپراتور، راننده، گرداننده، عنصر، مأمور، مباشر، پیشکار، گماشته، دستنشانده، اجیر، مزدور، بازیگر، اجراکننده، انجامدهنده، وسیله بودن
ماشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مکانیسم، دستگاه، موتور، اتوماسیون وسیله نقلیه اتومبیل فرقون، دوچرخه اهرم، دنده، قرقره، درام، سطح شیبدار، بازو جرثقیل، جرثقیل زنجیری پمپ، تلمب
طبقۀحاکمهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی رژیم، دستگاه، هزارفامیل، قاجار، سرمایه داران، بورژوازی، خبرگان، محفل شیکپوشان، دولت بورژوا، آقازاده
سیستم عصبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، دستگاه عصبی، عصب، اعصاب، اعصاب پاراسمپاتیک، اعصاب حرکتی، اعصاب حسی، اعصاب سمپاتیک بصلالنخاع، ستون فقرات
گام [موسیقی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی موسیقی]، دستگاه، مقام، ردیف شور، ابوعطا، بیات ترک، دشتی، افشاری، همایون، بیات اصفهان، سهگاه، چهارگاه، ماهور، راست پنجگاه، نوا، دستگاههای موسیقی