دستورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ] دستور، فرمان، حُکم▼ مشیت، امر، دستوردادن، ابلاغ، احضار، اظهار، تأکید، انتصاب امرونهی، انگیختن، انگیزش، بازداشتن، خواهش، نهی
دستور زبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ور زبان، گرامر، آنالیز، صرف، نحو، نقطه گذاری، ترتیب کلمات، آهنگ جمله اِسناد
غلط دستوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] غلط دستوری، غلط گفتاری، دستورزبان غلط غلط مصطلح، خطا غلط املایی اشتباه لفظی، اشتباه لپی
دختر ازدواج نکردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج نکرده، دوشیزه، دختر خانه مانده، دختر ترشیده، دختر مجرد، آفتاب مهتاب ندیده، مادمازل(مادموازل) راهبه، تارک دنیا، روحانیتسایر ادیان باک
اختیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تیار، اراده، تصمیم، مشیت، خواست، کار داوطلبانه، تلاش عمد، نیت، قصد، ارادۀ آهنین، عزم ازپیش تعیینشدگی، دستور، میل(اشتیاق) آمادگی تصمیمگ
موضوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ضوع، مبحث، امر، عنوان، سوژه، مطلب، خبر مبتدا، سرفصل، باب، مقوله، رشته، فصل بخش، مدخل، تیتر◄ جزء محتوا، درونمایه، متن، تم، مایه، مضمون،
اخطارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اخطار، آگاهی، خبر، عبرت هشدار، تحذیر، توجه، هشیاری، خاطرنشان، تذکر، گوشزد، توبیخ اخطاریه، اعلام، اطلاع، گزارش، التیماتوم، دستور نصیحت، پند، ا
مطلب مهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی م، اصل کار، مهمترینچیز، نگرانی عمده، مسئلۀ حیاتی، مسئلۀ مرگوزندگی دستورکار، دستورجلسه روزِ جهانیِ-، روز جهانی کودک، یادآوری آش دهنسوز بحران
مرجع نظردهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ظردهنده، داور، حَکَم، حاکمشرع، قاضی کارشناس، کارشناس رسمی، ارزیاب کارآگاه، بازرس، بازپرس، مشاور منتقد، رسالهنویس ناظر، ناظرین سیاسی، مفسر