دبستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ستان، آمادگی، پیشدبستانی، ابتدایی، دبستان، متوسطه، راهنمایی، دبیرستان، پیشدانشگاهی، مراحلتحصیلی دورۀ تحصیلی دولتی، نمونۀ مردمی، غیرانتفاعی
آثار نوشتاری و گفتاری ادبی (اسامی عام): داستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ار نوشتاری و گفتاری ادبی (اسامی عام): داستان روایت، زندگینامه، رمان، افسانه کتاب، کتاب درسی، کتاب مرجع، دیوان، کتاب نم
شکستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت آشولاش، خردوخمیر، ازهم پاشیده، داغان، متلاشی، ریزریز، قیمه، قیمهقیمه، تکهتکه خلال(شده)، خردشده، خردوریز، ساطوری منفجر، شکافته
نیست کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ردن، ازبین بردن، هیچکردن، نسخ کردن، لغو کردن خنثیکردن، نفی کردن پاک کردن، محو کردن نابود کردن، خراب کردن، باخاکیکسان کردن، داغان کردن، تباه کردن ثرو
تخریب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت دن، ازبیخ و بنبرافکندن، باخاک یکسان کردن، ازآبادی انداختن▼، له کردن، هموارکردن، انداختن فروریختن، سرنگون کردن، وارونه کردن بمب انداختن، شلیککردن، به
دیوانه شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال شدن، عقل خودرا ازدستدادن، بیخود شدن، ازخود بیخود شدن، عصبانی شدن آشفتن، پریشان شدن، بههیجان آمدن، ازجا دررفتن خشم گرفتن، غضب کردن، عصبانی
عصبانی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دن، بی صبر بودن، عصبیبودن، غریدن، بلند صحبت کردن، نگاه غضب آلود کردن، خیره نگریستن، ترشرو بودن اعصاب کسی خراب بودن، اعصاب کسی خرد (داغان