دزدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی عیّار، راهزن▼، گانگستر، مالدزد، مالخر، رباینده، متقلب، کلاهبردار▼، طرار، جیببر، کفزن، شبرو، دلهدزد، آفتابه دزد شَریک جُرم آرسن لوپن، آ
همدستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شریک جرم، معاون، همداستان، همفکر یار، رفیق، کمک کننده ستون پنجم، رفیق دزد و شریک قافله، عضو حزبباد هوادار، عضو، سمپات، طرفدار
دزدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی عیّار، راهزن▼، گانگستر، مالدزد، مالخر، رباینده، متقلب، کلاهبردار▼، طرار، جیببر، کفزن، شبرو، دلهدزد، آفتابه دزد شَریک جُرم آرسن لوپن، آ
عضوحزببادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام رصتطلب، جاسوس دوجانبه، مرتد، رفیق دزد وشریک قافله، چاپلوس، متقلب، دمدمی، نامرد، مزدور، شریک جرم، همدست
گیرندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اخذکننده، مکتسِب، کسبکننده، بهدست آورنده، ستاننده، بردارنده رباینده ◄ دزد صندوقدار، دریافتکننده 782 ◄ گیرنده تصرفکننده◄ متصرف▲