مسافرت دریاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت مسافرت دریایی، کشتیرانی، قایقرانی، دریانوردی ناو (كِشتی)، ناوی(دریانورد)
موجودات دریاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زیان، شقایق، مرجان، ستارۀ دریایی، اسفنج دریایی، خرچنگ، میگو، اختاپوس، هشتپا، ماهی مرکب، اسبدریایی، مارماهی، اسکالوپ، بمبک، پرندهماهی، عنبرماهی
افسر دریاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ریایی، دریادار، دریابان، ناخدا، ناوی آدمیرال، کاپیتان
انبارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زن، منبع، آبانبار، دپو، تانک، کانتینر، منبع آب، آبگیر، بانک، بانک خون، انباره، خازن، [ الکترونیک160] توده، کومه، بار، انباشت بقچه، دسته، مقد
شخص پیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان شخص پیر، پیر، بزرگسال، سالمند زوج پیر پیرانهسر مرشد، قطب، پیر خرابات، پیر مغان، کاهن، پیردیر، مراد، پیرطریقت شیخ، دانای قوم، عالم، حکیم، دانا، شخص
خوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام وب، دارای خیر و برکت، نیکو، مثبت، غریب، مفید مطلوب، استثنایی، ممتاز، اعلی▼، نفیس، مرغوب، ارزشمند▼، قابل توجه لذیذ، مطبوع، لذتبخش نغز، بد
سزاوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ر، محق، مستحق، شایسته، درخور، لایق، مستوجب، باب، برحق، اهل صاحب حق، دارای حقوق مالکیت، برخوردار ذیصلاح، ماهر قابل، باکفایت، آماده، خبره شایستهت
مرسومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام معمول، متعارف، متداول، باب، رایج، مصطلح، مقرر، همیشگی، معهود، روتین، مأنوس▼ نهادینه، جاافتاده عرفی، متعارفی، همیشگی، دارای کاربرد، مستعم