دریافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ریافتن، ازروی غریزه حسکردن، بافراست دریافتن، مستقیماً دریافتن، درک کردن، حدس زدن
دریافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافت، وصول، رسید، برداشت، اكتساب، اخذ بار عام، پذیرش دریافت پول، دخل قبض رسید، رسید، فیش، قبض، مفاصا، برگۀ واریز، اعلامیۀ واگذاری، تأیید پر
دریافتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] دریافتکننده، گیرنده▲، بردارنده دریافتی، وصولی، رسیده
دریافتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافتکردن، وصول کردن، برداشت کردن، بهدست آوردن، گرفتن، بستانکار شدن بُردن(برداشتن)
دریافتشدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی شدن، وصول شدن، بهدست آمدن، بهبستانکار حسابمنظورشدن، اضافه شدن، نصیب شدن
دریافتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] دریافتکننده، گیرنده▲، بردارنده دریافتی، وصولی، رسیده
دخلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی آمد، فروش، وصولی، دریافتی، عواید، عایدات، عایدی، برگشت سرمایه، اجاره، حقلیسانس، رویالتی وصول درآمد، نقدینگی، دریافت صندوق فروش ناخالص، فروش
گرفتهشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تصرفشده▼)، برداشتهشده، اخذشده، گرفتهشده، ستانده، مأخوذ، مکتسَب، کسبشده، اکتسابی، دریافتی چیده(شده)، دستچین، انتخابشده سلبشده، مسلوب، م
درآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی َشت، حقوق، مستمری، مقرری، حقوق بازنشستگی، حقالزحمه، دسترنج، پژوهانه، حقالتحقیق، اجرت، مواجب، برداشت، مبلغ پرداختی حق دلالی، کمیسیون، پورسا
دریافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ریافتن، ازروی غریزه حسکردن، بافراست دریافتن، مستقیماً دریافتن، درک کردن، حدس زدن