دریافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافت، وصول، رسید، برداشت، اكتساب، اخذ بار عام، پذیرش دریافت پول، دخل قبض رسید، رسید، فیش، قبض، مفاصا، برگۀ واریز، اعلامیۀ واگذاری، تأیید پر
دریافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ریافتن، ازروی غریزه حسکردن، بافراست دریافتن، مستقیماً دریافتن، درک کردن، حدس زدن
دریافتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] دریافتکننده، گیرنده▲، بردارنده دریافتی، وصولی، رسیده
دریافتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافتکردن، وصول کردن، برداشت کردن، بهدست آوردن، گرفتن، بستانکار شدن بُردن(برداشتن)
دریافتشدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی شدن، وصول شدن، بهدست آمدن، بهبستانکار حسابمنظورشدن، اضافه شدن، نصیب شدن
دریافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال ریافتن، ازروی غریزه حسکردن، بافراست دریافتن، مستقیماً دریافتن، درک کردن، حدس زدن
دریافتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] دریافتکننده، گیرنده▲، بردارنده دریافتی، وصولی، رسیده
گیرندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافتکننده، دریافتکنندۀ پول، صندوق، صندوقدار، تحویلدار، امین، نماینده حقوقبگیر، فروشنده، بستانکار گیرندۀ علائم، آنتن، آنتنمرکزی، آنتن ب
ادراکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ق، ملاحظه، علمبیواسطه، استنباط، شهود، بینش، دریافت، دید، بصیرت تعمق، درخود فرورفتن، مطالعه، پرسش مکاشفه، الهام، کشفوشهود، شَمّ، حس،