در مذمت شخصی سخن گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سخن گفتن، هجو کردن، تخطئه کردن، توصیه نکردن، غیبت کردن، تاختن، محکومکردن، انتقاد کردن، لعنت کردن، نفرین کردن، بدگویی کردن نالیدن، ازکسی (چیزی) ن
قدرت را در دست گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام در دست گرفتن، زمام امور را در دست گرفتن، برتخت سلطنت نشستن، تاج پادشاهی را برسر نهادن، تصدیکاری را بهعهده گرفتن، غصب کردن، کودتا کردن
درسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط موعظه، سخنرانی زمزمۀ محبت مواد درسی: مکالمه، زبان، ریاضیات، فیزیک، شیمی، کلاس(واحد درسی)
توبه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، شرمنده شدن، شرمساربودن، پشیمان شدن، اقرار کردن، پوزش طلبیدن، دلجویی کردن، کفاره دادن، متأسف شدن، درس گرفتن، یاد گرفتن، تغییر عقیده دادن توبه
عضو شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شدن، پیوستن، نامزد شدن، انتخاب شدن، متحد شدن، متفق شدن، پیمان بستن، لبیک گفتن همکاری کردن
بدتعبیر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن بدتعبیر کردن، درست نفهمیدن، اشتباهی گرفتن، خطا کردن باعثسوءتفاهم شدن، دوپهلو صحبت کردن، بااستعاره گفتن
دوپهلو صحبت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن وپهلو صحبت کردن، کنایه گفتن، ایهامگویی کردن، کلیگویی کردن، کلیبافی کردن، زبانبازی کردن جناس ساختن، جناس گفتن، معنی داشتن سخنا