تخفیف دادن [درد]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ن [درد]، ملایم کردن▲، معتدل کردن، آسوده کردن، آرام کردن، تخفیف بخشیدن، تسکین دادن، بهبود دادن
درسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط موعظه، سخنرانی زمزمۀ محبت مواد درسی: مکالمه، زبان، ریاضیات، فیزیک، شیمی، کلاس(واحد درسی)
دسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت پسغذا، گاتو، کرم کارامل، ژله، پشملبا، کمپوت، بستنی، پلمبیر، آلاسکا، یخدربهشت، شیرینی▼ چیز شیرین
آموختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ن، یاد دادن، درس دادن، آموزش دادن، پروردن، پرورش دادن، تربیت کردن، ساختن، تعلیم دادن، استادی کردن
سخنوری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ی کردن، درس دادن، نطق کردن، سخنرانی کردن
سر عقل آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال آوردن، هشیار کردن، بههوشآوردن، کسیرا بهخود آوردن، آگاه کردن درس دادن، آموختن درمان کردن، روان کسیرادرمان کردن، روانکاوی کردن
توبه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، شرمنده شدن، شرمساربودن، پشیمان شدن، اقرار کردن، پوزش طلبیدن، دلجویی کردن، کفاره دادن، متأسف شدن، درس گرفتن، یاد گرفتن، تغییر عقیده دادن توبه
تخفیف دادن [درد]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ن [درد]، ملایم کردن▲، معتدل کردن، آسوده کردن، آرام کردن، تخفیف بخشیدن، تسکین دادن، بهبود دادن