درختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، گلبن، بوته، نهال، شاخه نورسته، جوانه، اصله نخل، خلنگ، بته، خاربن، پیچک، تاک، مو چنار، بید، بیدبُن، بید مشک، بید مجنون، سپیدار، تبریزی، افرا
دراختیارگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ارگرفتن، سود بردن، متوسل (متمسک) شدن، متشبث شدن، وسیله کردن خودرا تحمیل کردن، بهخدمتگرفتن سوار شدن یاری خواستن، پناه بردن
دراختیارداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یارداشتن، تحت فرمان داشتن، مسلط بودن، احاطه داشتن تخصیص دادن، تسهیم کردن بسیج کردن بخشش کردن ارائه کردن جولان دادن، دواسبه تاختن لذت بردن، تح
دراختیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ر، متعلق، موجود، درحساب، درتصرف، شخصی، وابسته، مالِخود، غیرمشاع، انحصاری، خصوصی، استحقاقی دردست، درچنگ، در یَد، تحت یَد، تحت کلید، در دستر
اندام داخلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، احشا، امعاواحشا، اندرونه، اعضای حیاتی، دل، قلب، شکم، معده، شش، جگر، قلوه، کلیه، مثانه، آبگاه دستگاه گوارش: دهان، مری، معده، بابالمعده، کیسۀ صفرا
چاردیواریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چهاردیواری، سقف، غار، سرپناه، خانۀ درختی، کلبۀ سرخپوستی، چادر مغولی، خیمه، ایگلو
درختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، گلبن، بوته، نهال، شاخه نورسته، جوانه، اصله نخل، خلنگ، بته، خاربن، پیچک، تاک، مو چنار، بید، بیدبُن، بید مشک، بید مجنون، سپیدار، تبریزی، افرا
بعداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان داً، درآتیه، درآینده، پس، سپس، آنگاه، پسازآن قریباً، عنقریب، تاچندی دیگر، بهزودی، امروز [و]فردا، همینروزها، فرداروزی سرانجام، عاقبت، بالاخره، نه
درزمان غیرحالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان غیرحال، قبلاً، درآتیه، بعداً، غیر ازحالا، حالا نه، اکنون خیر، یکوقتی، روزگاری، روزی روزگاری، زمانی، فردا
درتصرفِفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی درتصرفِ، تَحتِ یدِ، دراختیارِ، متعلق به، درانحصار انحصاراً، مالکانه