درآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی َشت، حقوق، مستمری، مقرری، حقوق بازنشستگی، حقالزحمه، دسترنج، پژوهانه، حقالتحقیق، اجرت، مواجب، برداشت، مبلغ پرداختی حق دلالی، کمیسیون، پورسا
دراماتورژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اتورژی، ساختاردراماتیک، فرم تئاتری پرده، صحنه، پردۀ اول، آنتراکت شب اول ورود بهصحنه، خروج دیالوگ، مونولوگ کُر، همسرای
دراماتیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] دراماتیک، تراژیک، نمایشی کمیک، بامزه، خنده دار، مضحک، میمیک لیریک، ملودراماتیک، رُمانتیک، سانتیمانتال موج نو، آوانگ
ازپا درآمدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) آمدن، فرو ریختن، غش کردن، خسته شدن، مقاومت نکردن، تابع بودن ناف انداختن
درآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی َشت، حقوق، مستمری، مقرری، حقوق بازنشستگی، حقالزحمه، دسترنج، پژوهانه، حقالتحقیق، اجرت، مواجب، برداشت، مبلغ پرداختی حق دلالی، کمیسیون، پورسا
دراماتیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] دراماتیک، تراژیک، نمایشی کمیک، بامزه، خنده دار، مضحک، میمیک لیریک، ملودراماتیک، رُمانتیک، سانتیمانتال موج نو، آوانگ
پیشدرآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم د، درآمد، مقدمه، مقدمات، دیباچه، پیشگفتار، [ متن 589]، افتتاحیه، سخنرانی افتتاحیه، مقدمهچینی مَطلَع، شعر آغاز کار، نقطۀ آغاز جلو خشت اول، بنیاد تمه
ایمن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی من بودن، درامان بودن، خطرراردکردن، پناه گرفتن، دررفتن، محتاط بودن، فاصلهرا حفظ کردن
وصول کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ل] وصول کردن، درآمد داشتن بهدست آوردن، دریافت کردن، دریافت شدن، گرفتن