ادبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دب، نزاکت، اتیکت، اخلاق، اصالت، پرورش بهادری، شوالیهگری، احترام ملاحظه، فروتنی تربیت، تعارف، حسن سلوک، رفتار نیک، تشریفات معاشرتی بودن،
بیادب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دب بودن، نزاکت نداشتن، اسائۀادب کردن، خام بودن، بدرفتاریکردن، دفع کردن، احترام نگذاشتن، تشر زدن، ترشرو بودن
دررفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن، زیر تعهدات خود زدن، دبه کردن، دبه درآوردن از کسی روگردانبودن، گریز زدن، پهلوخالی کردن، طفره رفتن
بشکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، خمره، خُم چلیک، حلبی، پیت، دبه، گالن، دله، لاوک، درام مترولوژی خیک سیفون، تانک، انبار لگن، تشت، تغار، وان حمام سطل، دلو، آبشویه، فلاشتانک، ت
تغییر عقیدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ده، انصراف، حرف خودراپس گرفتن، ترک، دبه، جِر، ارتداد، انکار تجدیدنظر، بازنگری فسخ، لغو، عزل صحبت دوپهلو، ایهام هوس عقبنشینی