دارای جوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ی جوهر، قائم بهذات، ذاتی، فطری، اساسی، شخصی، فردی، باطنی، ژنتیک اصلی، واقعی، عینی، اوبژکتیف، طبیعی، جسمی، پدیدهای، فیزیکی، مادی جامد، سفت، محکم، م
دارای قوۀ تمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود دارای قوۀ تمیز، تشخیصدهنده، تمیزدهنده، انتخابکننده
دارای احساساتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ی احساسات، احساساتی، عاطفی، خونگرم، حساس، زودرنج، شهوانی، غمگین، سرزنده
دارای ادا و اصولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ا و اصول، خودنما، پرافاده، متکلف، فخرفروش، شیاد، لافزن
جهتدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت جهتدار، نشانهگرفته، مایل، متمایل، دارای هدف شمالی، جنوبی، غربی، شرقی یکطرفه، دوطرفه، مختلفالجهت قصدکرده
علتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سبب، مسبب، موجب، زمینۀ خاص، عامل، مایه، نیروی محرکه انگیزه، غرض، بابت، جهت، مقصود، آرمان، هدف، نشانه، آماج علتالعلل، علت نخستین، محرک اول، کردۀ نخس
دارای قوۀ تمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود دارای قوۀ تمیز، تشخیصدهنده، تمیزدهنده، انتخابکننده
دارای علم غیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب علم غیب، دارای قدرتفراروانی، غیبدان، غیببین، پیشبینیکننده پارانرمال، پاراپسیکولوژیک