خفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، سرافکندگی، افکندگی، شرمساری، شرمندگی، شرم، ذلت، مذلت، توهین، بدنامی، توبیخ، تقبیح، رنجش
کهتریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هتری، کمتری، اقلیت، قلت، خُردی، کوچکی انقیاد بیقدری، عدم اهمیت، حقارت، دونپایگی، خفت کاستی، نقص، کسری، تمام راه را نرفتن، عدم کفایت درماندگی، بَدی
نامرادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه رادی، ناکامی، برآوردهنشدن آرزوها، دلسردی، یأس، دلشکستگی، تأسف، نومیدی خبر بد، شوک عدم موفقیت، فلاکت، خفت، درماندگی آرزوی دورودراز
تسلیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) م] تسلیم، واگذاری فرمانبرداری، اطاعت، فروتنی حلم، توکل، تقوا رخوت، بیحالی کاپیتولاسیون، انقیاد واگذاری تاجوتخت، چشمپوشی تمکی
خواریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ت، زبونی، بدبختی، پستی، سرشکستگی، نکوهشپذیری، عدم اهمیت، کوچکی، بدنامی، حقارت، خفت