خوابیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه خفتن، خسبیدن، آرامیدن، غنودن، چرت زدن، بهخواب رفتن خمیازه کشیدن بیتوته کردن، شب بهسر بردن، خواب رفتن، مثل مرده افتادن
ترسناکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ناک، ترساننده، تهدیدآمیز، مخوف، هولناک، سهمگین، سهمناک، ترس آور، مرعوب کننده، رعبانگیز، خوفناک، وهمانگیز، مرگآسا[ی]، مرگبار، دهشتانگیز و