فسادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت استحاله، خوردگی، اضمحلال نقصان، زوال، کاهش تخمیر قانقاریا، چرک خوره، زنگ مردار، جسد
عامل مرگومیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سم] عامل مرگومیر عزرائیل، ملکالموت، هادملذات، مرگ بید، زنگ، خوره، آفَت خورنده، اسید زهر بلایای طبیعی، ویرانی، زلزله، آتش، سیل، طوفان، مایۀ هلاک، و
آفَتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی زنگ گیاهی، آفَت گیاهی، کپک، بید، خوره، شته، قارچ، سیاهک سرمازدگی آفت گیاهی، علف هرز، سن، ملخ، سوسک مبارزه باآفت: سمپاشی، وجین
میکروارگانیسمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد م، حیوان تکسلولی، میکروب، باکتری، قارچ، باسیل، ویروس، باسیل کُخ، استرپتوکوک، استافیلوکوک، سالمونلا عفونت جانورکوچک، کَک، ساس، شپش، خوره، مورچه، حشر