خودخواهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، خودپسند، خودپرست، خودبین، متفرعن، متکبر، مغرور، خسیس، مالپرست، طماع، حریص، فرصتطلب شخص خودخواه، نارسیست، شخص متکبر
خودخواهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات هی، خودپسندی، خودپرستی، نارسیسیسم، خودبینی، خودستایی، منیت، تفرعن، عجب، غرور، تکبر ترضیۀ نفس، تسلیم خواهشهای نفسانی، عدم اعتدال، اندیویدوالیسم،
تکبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، نخوت، تفرعن، باد، خودبینی، خودستایی، خودپسندی، عجب، غرور، مدعیگری، تظاهر، لافزنی، خودخواهی بالانشینی، بادِ بغل(دماغ) نارسیسیسم، خودشیفتگ
متکبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ه، دارای فیسو افاده، افادهای، ازخودراضی، خودستا، خودبین، باددرسر، متفرعن، خودپسند، پرافاده، متفرعن، مدعی، تحقیرکننده، لافزن، دارای اداواصو
امید داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اشتن، امیدوار بودن، آرزوداشتن، آرزوی چیزی را کشیدن، آرزومند بودن، انتظار داشتن، توقع داشتن، حسرت بردن، حسرت خوردن، تمنا کردن، دهانش آب افتاد