بهتر شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ر شدن، بهبود یافتن، خوبشدن وضع، روبهبهبود گذاشتن، رفاه بهدست آوردن، بازسازی شدن، پیشرفت کردن، بالیدن آدم شدن، اصلاح شدن بههم آمدن، التیام
پولدار شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی شدن، توانگرشدن، وضعش خوبشدن، جایزۀ بختآزمایی را بردن، بار خود را بستن، پول پول آوردن