خوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام وب، دارای خیر و برکت، نیکو، مثبت، غریب، مفید مطلوب، استثنایی، ممتاز، اعلی▼، نفیس، مرغوب، ارزشمند▼، قابل توجه لذیذ، مطبوع، لذتبخش نغز، بد
خوب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] خوب بودن، محاسن فراوانیداشتن، نیکویی کردن قبول شدن ازآسمان افتادن، برتر بودن کیفیت داشتن، مرغوب بودن، مزیت داشتن، خِیرداشتن حق بودن
خوب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کردن، تهذیب کردن، ارتقادادن خوبی کردن، لطف کردن، حسن نیتداشتن کیفیت را بالا بردن، بهترکردن
خوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ی، نیکویی، اعتبار، شهرت، خوشنامی، حُسن، تعالی، صفات خوب انسانی مکارم، محاسن، خوبیها، الطاف، کرامات نیکی، احسان، بخشش، کرم، لطف، دهش، کمک، نی
خوب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ] خوب بودن، محاسن فراوانیداشتن، نیکویی کردن قبول شدن ازآسمان افتادن، برتر بودن کیفیت داشتن، مرغوب بودن، مزیت داشتن، خِیرداشتن حق بودن
خوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ی، نیکویی، اعتبار، شهرت، خوشنامی، حُسن، تعالی، صفات خوب انسانی مکارم، محاسن، خوبیها، الطاف، کرامات نیکی، احسان، بخشش، کرم، لطف، دهش، کمک، نی
خوب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کردن، تهذیب کردن، ارتقادادن خوبی کردن، لطف کردن، حسن نیتداشتن کیفیت را بالا بردن، بهترکردن
باتربیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زخانواده خوب، اصیل، با اصل و نسب، آدمحسابی، آدم، تربیتشده، آدابدان، نجیب تعارفی، مؤدب
پریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب سم] پری پری خوب، جن، ازمابهتران، همزاد، فرشتۀ نگهبان، نیکوکار پری بد، ساحره، جادوگر