خاصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ص، اختصاصی، مخصوص، اخص، ویژه، یکه، تک ابتکاری، بکر، اصیل، بدیع، طرفه، نوآور، تازه، نو، جدید، مدرن، نوین استثنایی، غیرمعمول، متمایز، مختصه، مشخصه، نام
خوابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه نوم، چُرت، قیلوله، استراحت خواب زمستانی، خلسه، اغما، کُما، بی‌حسی فیزیکی گهواره، بالش، متکا، نازبالش، تخت، رختخواب، ملافه، ملحفه، شمد، روا
خوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، حقیر، توسری‌خور، بدبخت، بیچاره، مفلوک، ضعیف، زیردست، بی‌مقدار، خفیف، نکوهشپذیر، نکوهیده، کوچک، هیچ، آشغال، مبتذل، بی‌اهمیت سرشکسته، سرافکنده،
خاصهگراییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم گرایی، خبرگان، خواص، منتخبین قوم برگزیده ملی‌گرایی فاشیسم، نژادپرستی، آپارتاید
فایدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ده، سودمندی، خاصیت، مطلوبیت، نفع، سود، فیض، انتفاع خواص، خاصیت، اثر، اهمیت، تاثیر استعمال، کاربرد، مصرف، استفاده، غنیمت، وسیله بودن، مناسبت ح
درمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن، علاج، شفا، چاره، مداوا، معالجه، تیمار، دفع، رفع امداد، کمک پرستاری، تیمار خواص دارویی ◄ دارو▼ طبابت، معاینه، ویزیت، تجویز، هنر پزشکی▼ بهبو
خوابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه نوم، چُرت، قیلوله، استراحت خواب زمستانی، خلسه، اغما، کُما، بی‌حسی فیزیکی گهواره، بالش، متکا، نازبالش، تخت، رختخواب، ملافه، ملحفه، شمد، روا
اجازهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص اجازه، رخصت، اذن، آزادی تأیید، موافقت دستور، امتیاز، حکم تجویز، پیشنهاد، توصیه ترخیص، مرخصی تحمل اعطای امتیاز، اعطای مجوز، اذن دخول،
