خانه - معنویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام کانون گرم خانواده، دار، بیت، کاشانه، آشیان، آشیانه، موطن، زادگاه، ولایت، وطن، میهن منزل▲، مأوا، سرا خانۀ دل، دیار، یارودیار، مسقطالرأس
خانه - مادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام اعیانی، عمارت، بنا، ساختمان، مِلک، سرای، کوشک، پنتهاوس، آپارتمان▼، ویلا، خانۀ ویلایی، مجتمع مسکونی، بلوک، بُرج، عمارات، خانۀ اعیانی، دولتسرا،
خفه کردن ارتعاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خفه کردن ارتعاش، تلپ، صدای کوتاه، صدای سنگین خفهکنندۀ صدا، سوردین، پوزهبند، اتاق آکوستیک، ساکتکننده
خندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی لبخند، تبسم، قهقهه تمسخر، نیشخند، پوزخند، خندۀ زهرآلود، استهزا لبخند، خندۀ زیرلب قلقلک کمدی، فکاهی، لطیفه، بذله غش غش، هاها، کرکر، قاهقاه،
آدم خنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، بیکله، سفیه، بیشعور، الاغ، خرفت، هالو، بیعقل، گول، نفهم، تعطیل کندذهن، عقبمانده، کمعقل، کمهوش، دیرفهم، ناقصالعقل، عقبافتاده ازگل،
مَسکَنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حل اسکان موقت، محلاقامت، اقامتگاه، آپارتمان▼، خانۀ سازمانی، خانۀ اجارهای، خانه [مادی]▼ پانسیون، خوابگاه، استراحتگاه، آسایشگاه، محل استراحت مسا
خانه - مادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام اعیانی، عمارت، بنا، ساختمان، مِلک، سرای، کوشک، پنتهاوس، آپارتمان▼، ویلا، خانۀ ویلایی، مجتمع مسکونی، بلوک، بُرج، عمارات، خانۀ اعیانی، دولتسرا،
خانوادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه واده، فامیل برادری اهل خانه، اهل بیت، خانوار، تبار، خاندان، دودمان، سلسله، شجره خانوادگی آل، سلاله، ذریه اهل و عیال، عائله (عایله)، اهل ایل، قبیله،
سرزمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام خطه، مُلک، کشور، ارض، قلمرو، دیار، سامان، وطن، میهن، موطن، مرزوبوم کشور، متصرفات، مملکت ◄ سازمان سیاسی وادی، بیغوله باخترزمین، مشرقزمین، مغربز