خریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خریدن، خریداری کردن، برداشتن، بهمناقصه گذاشتن رشوه دادن فدیه شدن، کفاره شدن قیمت کردن (گرفتن، پرسیدن)
دور زدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ر چیزی رفتن، پیچیدن، درمدار بودن، چرخ زدن، گردیدن، پیچخوردن، تاب خوردن، خمیدن، حلقه زدن، چنبره زدن، گرد خود برآمدن، بهخود پیچیدن غلتیدن (غلطیدن)، د
خریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خریدن، خریداری کردن، برداشتن، بهمناقصه گذاشتن رشوه دادن فدیه شدن، کفاره شدن قیمت کردن (گرفتن، پرسیدن)
هستی بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشیدن، بهوجود آوردن، هستیدادن، ایجاد کردن، آفریدن ساختن، تولیدکردن سرشتن زاییدن، بچهبه دنیا آوردن، بار بهزمین گذاشتن، زادن، بچهدارشدن، بهدنیا آ
زاویهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل زاویهدار، مثلثی، خمیده، تاشده، خَمشده نوکتیز، بُرنده، تیز صفات زاویه: متمم، حاده، تند، منفرجه، باز، قائمه، راست سهگوش، چهارگوش