شوریدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال د، نشئه، بیهوش، درحالت خلسه، شیفته، شیدا، واله، مدهوش، حیران، سرگشته، بیخبرازخود، مشتعل، ملتهب، مسحور، مجذوب
خوابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه نوم، چُرت، قیلوله، استراحت خواب زمستانی، خلسه، اغما، کُما، بیحسی فیزیکی گهواره، بالش، متکا، نازبالش، تخت، رختخواب، ملافه، ملحفه، شمد، روا
حالت تهییجشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام جشده، حالت تحریکشده، هیجان، وجد، خلسه، تب، ناآرامی، تلاطم عصبانیت، طغیان، هذیان، هیستری، جنون، دیوانگی
مستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] مستی، سُکر، عدم اعتدال شُرب خمر، میگساری، عیاشی، نوشیدن شراب کِیف، بیخودی، نشئگی، خلسه سکسکه، لغزش زبان، مشکلِ سخن عربده بزم، شرب ساغرریزی خما