خلاصهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه تلخیصشده، موجز، مختصر و مفید، زبدهشده
خلطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود مشرب، خلق، خو، خلق و خوی، حال، احساسات، عواطف، خوی خصوصیت اخلاقی، گرایش خصوصیت فردی، صفت، عادت، خصوصیات
خلاءفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، وکیوم، خالی بودن سوراخ، حفره، روزنه، رخنه، شکاف، فاصله فضای خالی، جای خالی، اتاقخالی، جا قحطی، نابارآوری هیچستان خالی کردن، تخلیه تنهایی، گوشه
گریختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فرار کردن، جَستن، رَستن، رهیدن، رهایی جستن، خلاص شدن، نجات یافتن، از خطر جستن، آزاد شدن، اجتناب کردن، خودرا رها کردن، آرام شدن رمیدن، آزاد شد
نوشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، مکتوب کردن، نگاشتن، تحریر کردن، قلم زدن، یادداشت کردن، روی کاغذ آوردن، مرقوم کردن، مندرج کردن، ثبتکردن رونوشت برداشت
قبول کردن دعویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دعوی، صلاحیت دادگاه رااعلام کردن، قضاوت کردن، رأی دادن، حکم دادن، فتوی دادن، قضاوت کردن، تشخیص دادن خلاصه دعوی را بیان کردن، رای صادر کردن، تسلی
نجات دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نجات دادن، خلاص کردن، رهاساختن، رهانیدن، آزاد کردن بهکمکآمدن، درآوردن