خفه کردن ارتعاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خفه کردن ارتعاش، تلپ، صدای کوتاه، صدای سنگین خفهکنندۀ صدا، سوردین، پوزهبند، اتاق آکوستیک، ساکتکننده
ضعیف و خفه [صدا]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ف و خفه [صدا]، ضعیف، کوتاه، آهسته، گنگ، دور، نارسا، غیرمسموع پیانو نالان، نازک، نالهکنان
صدای خشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صدای خراشیدن، صدایتراشیدن، غژغژ، خشوخش، زوزه، شیهه، عرعر، جیغ، سوت، صفیر، سرفۀ خشک، صدای ناهنجار، صدای حیوانات خفه کردن ارتعاش صدای قارقار موتو
خفه کردن ارتعاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خفه کردن ارتعاش، تلپ، صدای کوتاه، صدای سنگین خفهکنندۀ صدا، سوردین، پوزهبند، اتاق آکوستیک، ساکتکننده
ساکت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ن، خفه کردن، خاموشکردن، خموش کردن، دهان کسیرا بستن، صدای دستگاه را کم کردن، پایین آوردن
صدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ا، نوا، صوت، آوا، بانگ، ندا، شنوایی شلوغی، قیلوقال، همهمه، ولوله، هنگامه، غریو، غوغا، دادوبیداد، بلندی صدا دانگ آواز، نغمه، آهنگ، ملودی، موسیقی
نجوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نجوا کردن، نالیدن، ناله کردن، آه (ناله) کشیدن خفه کردن، خفه کردن ارتعاش جریان داشتن، وزیدن