خطای باصرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صره، خطای دید، تجسمغیرواقعی، سراب، میراژ، فریب رؤیا، تخیل تشابه
خطافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ا، اشتباه▼، غلط، نادرستی، سقم، ناصوابی، خلاف باطل، بطالت، امرمحال ناواقع بودن، نابودی، عدم دوری ازحقیقت، انحراف خطای منطقی، تناقض، تناقض در
خطا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال کردن، اشتباه کردن، دچاراشتباه شدن، درست نفهمیدن، بد تعبیرکردن، بد فهمیدن، امر به(بر) کسی مشتبه شدن، اشتباه فهمیدن، نفهمیدن دچار خطا و اشتبا
خطاطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه طی، خوشنویسی خط، نسخ، نستعلیق، شکسته پیچوتاب، حرف کتابت، تحریر هفت قلم، هفت نوع کتابت خط فارسی: ثلث، محقق، توقیع، ری
بدعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب عت، مخالفت باعقیدۀهمگان، دراقلیت بودن، بدعتگذاری، هنجارشکنی، عدول، عدول ازاصول آیین نو، عقیدۀ تازه برخلاف مذهب اصلی، ناحق خرافات، خطا انحراف، کجرو
خطای باصرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صره، خطای دید، تجسمغیرواقعی، سراب، میراژ، فریب رؤیا، تخیل تشابه
سفسطهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال سطه، غیرمنطق، مغالطه، مغلطه، مغلطهبازی، لفاظی، لفظپردازی خطای منطقی، تناقض، تناقض درونی پارادوکس، متناقضنما منطق زنانه، شم ایهام، دوپهل
شبحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب روح، مومیایی خیال، فانتوم، بختک، اشباح، وهم، پرهیب، خطای باصره، حس ششم
تشابهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ابه، مشابهت، شباهت، همانندی، قیاس، قابلیت مقایسه، همبستگی تناسب، تقارن سنخیت، برابری ترادف شبیهسازی، مطابقت اشتراک تجانس، همگنی خطای باصره