کمیابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، تنگی، نایابی، فقدان، قلت قحطی، خشکسالی، نابارآوری احتیاج، نیاز
جغرافیافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ا، محیط طبیعی، محیطزیست، زیستبوم (بیوم)، [ محیط 230]، نواحی قطبی (حاره، استوایی، معتدل، مدیترانهای)، ناحیۀ کمربند خشک، ناحیۀ کوهستانی (بیاب
خشکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی شکی، پژمردگی، پلاسیدگی، بیآبی، تبخیرشدگی، سوختگی احتراق خشکسالی، قحطی، کمآبی، بارش کم اقلیم بیابانی، کویر، بر ِبیابان (برهوت، برهود)، بادی