خشن بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت دن، وحشی بودن، ترکتازیکردن، غارت کردن، چپاول کردن باتندی و خشونت رفتار کردن، برآشفتن، عصبانی شدن دیوانه بودن سرکوبکردن
خشکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بایر، لمیزرع، برهوت، بیآبوعلف، کمآب، بیباران، آفتابی، سوخته، آفتابسوخته پلاسیده، پژمرده، چروکیده، منقبض نمگیر
خشک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی دن، چلاندن، پلاساندن، چروکدار کردن، پاک کردن آبشرا گرفتن، درآفتاب گذاشتن، آویزان کردن، پهن کردن نمکسود کردن
موجود خشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشن، دیو، وحشی، گرگ هیولا، لولو، گودزیلا سلیطه دیکتاتور، تروریست
صدای خشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی صدای خراشیدن، صدایتراشیدن، غژغژ، خشوخش، زوزه، شیهه، عرعر، جیغ، سوت، صفیر، سرفۀ خشک، صدای ناهنجار، صدای حیوانات خفه کردن ارتعاش صدای قارقار موتو
لذتبخشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خشی، صفا، لطف، مطبوعیت، مقبولیت، دلپذیری، لطافت، خوشایند بودن، خوشامد، جاذبه دلبری، شیرینی، زیبایی تازگی، سرگرمی مزیت، خوبی سعادت، خیر لذات،