خریدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ید، خریداری، ابتیاع، مناقصه، شرکت درمزایده، خرید اقساطی، استقراض فدیه
خریدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ت] خریده، خریداریشده رشوهگیر، زرخرید خریدنی، باب خرید مصرفی
خریدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خریدن، خریداری کردن، برداشتن، بهمناقصه گذاشتن رشوه دادن فدیه شدن، کفاره شدن قیمت کردن (گرفتن، پرسیدن)
خُرد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ُرد بودن، کوچک بودن، ریز بودن، کوچولو بودن، فسقلی بودن، یکذرهبودن
قراردادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته د، عقد، پیمان، معامله، سودا، دادوستد، بیع، قرار، تفاهم، میثاق، اتفاق نظر الحاقیه، متمم عهد، قرارومدار، قول وثیقه، تضمین اتحاد، عهدن
تجارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، دادوستد، خریدوفروش، بیعوشراء، مبادله، سوداگری، ریسک، سرمایهگذاری، کسب، معامله، قرارداد، انتقال ملک بیع، فروش انگیزه، اشتغال، کارآفرینی،
انتقالملکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی انتقالملک، واگذاری، مصالحه، تحویل، انتقال تسلیم، سپردن، سپردهگذاری، سرمایهگذاری، افزایش سرمایه گرو گذاشتن، وثیقهگذاشتن، بهارث گذاشتن رهن،
نیازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یاز، احتیاج، خواست، خواسته، حاجت، نیازمندی کمبود، کمیابی لزوم، ضرورت، جبر، اضطرار▼ سفارش، درخواست، سیاهۀ خرید تقاضا، مصرف احتیاجات، مایحتاج،
خُردیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ردی، کوچکی اندازه (جثه)، کوچکی ابعاد، کوچکی، کوتاهقدی، پَستی، کوتاهی پسوندها و پیشوندهای نشانۀ خردی و تصغیر: -ک، -چه، توله-، جوجه-، پسرک، آلوچه، ت