ناراضیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، خرده گرفتن، انتقادکردن، عیب جویی کردن، ناگوار آمدن ِچیزی (کاری) برای (به) کسی، نالیدن، ازکسی (چیزی) نالیدن، ناله کردن، ناله سرکردن، شکایت
بذلهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی فه، شوخی، جوک، هزل، مزاح، مطایبات، فکاهی نکته، خرده، معانی ظریف، طنز، هجو حاضرجوابی متلک سربهسر گذاشتن
کسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کسر، اعشار، برخه، نسبت، بخش درصد، دُنگ، نصفه، نیمه، یکدوم، یکسوم، یکچهارم دسی، سانتی، میلی، خمس، سدس، عشر خرده، جزء قسمت، قسط، فرع، حصه، سهم کسری،
نقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فقدان کمال، خطا، خدشه، نقصان، کاستی، نارسایی، اشکال، ایراد، بهحد کمال نرسیدن شائبه، نقیصه، عیب▼ ناهمگنی، عقبماندگی، نیاز، عدم کفایت خرابی،
عیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی شائبه، شایبه، نقیصه، خدشه، علت، کمبود، نامیزانی تَرَک، مو، خَش، خراش، ساییدگی، خوردگی، شکاف لکه، لک، رنگ، چرک ننگ، چیز زشت جراحت، آسیب، صدمه،