ناراضیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ن، خرده گرفتن، انتقادکردن، عیب جویی کردن، ناگوار آمدن ِچیزی (کاری) برای (به) کسی، نالیدن، ازکسی (چیزی) نالیدن، ناله کردن، ناله سرکردن، شکایت
دیکتاتورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، خردهگیر، فرمالیست، مستبد▼، حاکم مطلقالعنان، حاکم مطلق، گردنکلفت
سختگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام سختگیری، خردهگیری، فقدانانعطاف، استاندارد بالا، مشکلپسندی دیسیپلین، نظم، انضباط، جدیت زهد، ریاضت ایراد، دشمنتراشی تحدید مطبوعات، حک
دستفروشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی روشندۀ دوره گرد، خردهفروش، خردهپا، بساطی، چرخی، وانتی، لحافدوز، حلاجی پادو، شاگرد، باربر، حمال هیزمشکن
مازادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت د، مازادبرمصرف، بقایا خردهریز وقت تلفشده آشغال، فضولات، فاضلاب چرک مدفوع آتوآشغال، آلوآشغال، پسماند، پسمان