شکل دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل دادن، شکل بخشیدن، بهسبکخاص درآوردن، شکل خاصی دادن، اسلوب بخشیدن، آراستن، آرایش دادن، درست کردن، بههمآوردن تشکیل دادن، درست کردن، ساختن، به صورت چیز
شکلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کل، صورت، مثال، مثلافلاطونی، نمونۀ کامل، ایده تمثال، عکس، نگاره، تصویر، هیستوگرام، نمودار، آمار قالب، فُرم، قسم، نوع، جور، الگو، سامانه، بافت، ساختار
حافظهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه حافظه، خاطر، یاد، بَر مشاعر سابقۀ ذهنی، ذهن، حافظۀ تصویری، حافظۀ قومی، اذهان حفظ، ضبط، ابقا محفوظات، بهیادماندهها، خاطرات ◄ یادآوری▼ پسزم
مرور کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه کردن، وقایع (خاطرات خود)را مرور کردن، بهگذشته نگریستن، بهقبل نگریستن
ناراضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی راضی، شاکی، آزرده خاطر، آزرده، غرغرو، منتقد، آدم گله گزار گدا اهل جدل، اهل جروبحث