فریبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ول، حیله، کَلَک، مکر، خدعه، حُقه، نیرنگ، ترفند، افسون، فتنه، بازی فریبکاری، تزویر، تدلیس، حقهبازی، نیرنگبازی، تقلب، کلاهبرداری▼، تردستی▼،
خالدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، لکهدار، ککمکی خدشهدار، مخدوش، خطخورده خالخالی، نقطهنقطه، آلاپلنگی خطچین، نقطهچین، هاشور
نقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فقدان کمال، خطا، خدشه، نقصان، کاستی، نارسایی، اشکال، ایراد، بهحد کمال نرسیدن شائبه، نقیصه، عیب▼ ناهمگنی، عقبماندگی، نیاز، عدم کفایت خرابی،
ناقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اقص، بدون کمال، خدشهدار، مخدوش، ناصاف، ناهمگن معیوب، عیبناک، ناتمام، نیمه تمام، سوراخ، سمبلشده آسیب پذیر دستزده، دستخورده، لکهدار استفاد
کارکنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کادر، پرسنل، خدمه، نیروی انسانی، منابع (سرمایه) انسانی، کارمندان، همکاران شریک، همکار