خطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، باریکه، رشته، نازُکه، محور، لین خطکش، میله، میل، تیر خط مستقیم، خط راست، خط منحنی، پارهخط، نیمخط، ضلع، وتر، شعاع، قطر خط نویسهای ◄ خطاطی
پرداختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خت، تقبل مخارج، ادایتعهدات، واریز، تسویه حساب، حوالهکرد، بازپرداخت، پرداخت هزینهها، خرج تأیید پرداخت، رسید، مفاصا، قبض رسید، حواله، دریافت
آمیختهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت خته، مخلوط، ممزوج، مختلط، قاطی، درهم، همزده، متداخل قلب، تقلیبی ترکیبی، مُرکب، متنوع آمیزشی ناخالص▼ آغشته، عجین همنهشت، متداخل، متقاطع مزجی
چیز سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ختکننده:الماسه، اهار (آهار )، لاکِ سختپوست، فلس، پیرکس، استخوان، الماس، فلز، سنگچخماق، خارا، سنگ، صخره پینه، میخچه شالوده، بستر، بنیاد آهن،
چوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خته، هیزم، الوار، تیر گردو، ملچ، آبنوس، آلِش، ماهون، انواع چوب ◄ درخت▼